کژراهه های مدرن
از آغاز برات می نویسم، وقتی اومدی وبهشون گفتی من پیامبرتونم وبراشون معجزه آوردی، اسیر کج فهمی شدن وفکر کردن داری تواضع می کنی. شعار دادن: تا خون در رگ ماست مسیح خداوند ماست! هنوز معمای رفتنت حل نشده بود که اسمت رفت تو اتاق فکر کلیسا وبه فکر ترسیم تاریخ وآینده افتادن، سیاه مشقی درست کردن بنام کتاب مقدس، برداشتن زندگینامه ات رو توش نوشتن و بر چسب الوهیت بهت زدن. اما این همه ماجرا نیست، دیری نپایید که مسیحیتی خلق کردن که حالا شده دینی درباره مسیح نه اون دینی که برای هدایت قوم بنی اسرائیل آوردی، اون دینی که فقط برای اون قوم بود، برای بخشی از زمین اما حالا داعیه جهانی سازی مسیحیت رو تو سر دارن. تازه پا تو کفش ما کردن و برای اجرای این پروژه، با اسلام ما که در اوج پیشرفت و کماله ضدیت دارن، اون هم با دینی که جهان شموله. افسوس که این لیبرالهای کثیف نام تو ورد زبونشونه ولی هنوز تو رو نشناختند، شاید تو هم از دستشون خسته شدی چون هر چی ساخته بودی خراب کردن، همون بهتر که بینشون غریب باشی آخه تو رو چه به این دزدای سابقه دار!!! تا حالا شده یه چیزی رو سینه ات سنگینی کنه؟ یه حرفای ناگفته که صاحبخونه دلت راضی نمیشه به هر کسی بگه،هر چی رو در و دیوارای دلت میگردی فقط یه نام ونشون پیدا می کنی،اسمش رو سر در خونه دلت حک شده اینو وقتی می فهمی که راهی برای ورود به قلبت پیدا کنی،قاب عکسش رودیوار دلت نصبه درست جیبای دلت رو بگرد. راحت می تونی باهاش حرف بزنی حتی لازم نیست برپایه لرزان واژه ها تکیه کنی، لازم نیست کلیشه ای و مودبانه حرف بزنی، لازم نیست کلمات رو محتاطانه انتخاب کنی، اصلا می تونی باهاش حرف نزنی خودش می دونه چی می خوای بگی. این خدا به بزرگی، بنظر می رسه رسم وخوی کودکانه ای که توی این عصر تجدد و تمدن خدا رو آدمگونه بپنداری وکماکان بر این باور هم اصرار دارشته باشی! یا باید درک ات از خدا و هستی حد اقلی باشه! بنظرشما آدمگونه پنداشتن خدا،خطانیست؟ بنظر تجسم بخشیدن برای خدا یه برداشتی ناروا نیست؟ ناگهان با صدای جیر جیر خشکی در باز شد و هیکل استاد تو قاب در جا گرفت، تو کلاس همهمه بود ، بی مقدمه شروع کرد و رو تخته نوشت: اساسنامه عالم هستی چیست؟ همه نگاهها بطرف او رفت، با این پرسش ذهنمون رو مشغول کرد و موجی از فکر وخیال رو تو ذهنمون به جنگ وستیز انداخت هر کی یه چیزی میگفت، دلش می خواست از پاسخهای ما بخنده ولی جرات نمی کرد. بارها نگاه دزدکیم رو به دوستم دوختم تا ببینم نظر اون چیه، گویی صاعقه زده باشه خشکش زده بود و ذهن جستجو گرش رو مرور می کرد یهو تو ذهنش جرقه ای زد و گفت: ببخشید استاد اصول دین. استاد که شمرده گام بر می داشت انگار تعداد قدم هاشو می شمرد صورتش مثل گلی که بسته باشه یهو شکفت وگفت احسنت.حرفاش برام تازگی داشت الحق هم قشنگ بود شاید برای شما هم جالب باشه! اصول دین حساب عالمه وتو بعنوان یه انسان باید حساب عالم دستت باشه، خدا یه شرکت عظیم به نام دنیا بنا کرده، توی توحید خدا سرمایه دار اصلی رو معرفی میکنه تا بدونی او مالک تمام هستیه! فقط او حتی خودت هم مالک خودت نیستی تا بدلنی همه آنچه می بینی از کوچکترین ذرات تا عظیمترین کهکشانها همه صاحب داره. اما نبوت یعنی اعتقاد به واسطه بین انسان وخدا، واسطه ای که طرح وبرنامه میاره، یعنی ای انسان قدرت ارائه طرح وبرنامه نداری طرح وبرنامه این شرکت ازسوی خداست. امامت یعنی مدیریت وامام مدیر عالم هستی است، برای اینکه این سرمایه وطرح وبرنامه در نهایت به هدف برسه نیاز به مدیر عامل هست و خود برنامه به تنهایی به سامان نمیرسه. اما معاد، توی این شرکت عظیم الهی امکان رانت واختلاس ودزدی وجود داره ومعاد موضوع حسابرسیه یعنی ای انسان فکر نکن این شرکت عظیم ساز وکارهای مالی واداریش بهم ریخته است [فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره]. توی چهار مرحله قبل تمام ساز و کارهای خدا و انسان یکیه یعنی انسانها هم وقتی شرکت بنا می کنن این ساز وکارها رو رعایت می کنن ولی در این مرحله انسانها منافع خودشون رو در نظر می گیرن وعدالت رو رعایت نمی کنن ولی تو این شرکت الهی منفعت سرمایه دار لحاظ نشده. می بینید اصول اسلا م در اوج هیجان، چقدر حساب شده است یه مدت فکر می کردم که یعنی دین مسیحیت هم اصول وارکانش انقدر دقیقه؟ تا اینکه احساس کردم روح سیاهی در حال دهن کجی به منه و منو بطرف گودال عمیقی می کشونه! گفتم نکنه روح جناب پولس، موسس دوم مسیحیته آخه نه اینکه خیلی برای این دین زحمت کشیده حالا ناراحت شده، فکر کرده ما قصد تحریف دینشون رو داریم. ولی تقصیر خودشه اون که می خواست انقدر تغییرات تو مسیحیت ایجاد کنه باید اسمشو می ذاشت پولسیت تا خودش هم با مسیحیت اشتباهی نگیره .آخرش فهمیدم فقط اسلام نازنین خودمون که................. ممکنه یه روز اتفاقی با تبلیغات دین مسیحیت روبرو بشید که براتون جالب باشه، اما بهتون پیشنهاد می کنم خیلی سریع باور نکنید یا حداقل در موردش تحقیق کنید چون این مسیر انقدر لغزنده است که انگار داری روی پوست موز راه میری، منظورم اینکه برای اینکه، آگاهانه و درست برخورد کرده باشید چون آدم که توی نقطه آغازحرکت نمی تونه به عمق حرکت پی ببره و بفهمه اینها همه تبلیغاته و اونا دغدغه دین مردم رو ندارن بلکه به فکر بی دین کردن مردم هستن. آخه آدم عاقل اینو قبول میکنه؟ حالا اگه یکی بهشون اعتراض کنه، میگن: باید ایمان بیاری تا بفهمی تازه. اگه بگی ایمان آوردم حالا بگید یعنی چی؟ میگن این یه رازه. 
جالبه که از ترفندهای زیادی هم استفاده می کنن، مثلا یکی از ترفنداشون اینکه همیشه پوسته دین رو نشون میدن که دین محبته، ولی از محتواش حرف نمی زنن که مثلا تثلیث رو که بهش معتقدن و ضد عقلانیت یعنی چی؟
البته دلیلش واضحه چون اگه بخوان مثلا درباره تثلیث با مخاطبشون حرف بزنن دینشون یه مفهوم خنده داری پیدا می کنه آخه می دونید تثلیث یعنی چی؟ یعنی اینکه به سه تا خدا اعتقاد دارن که این سه تا کاملا از هم جدا هستن ولی در عین حال این سه تا یکی اند!!!!
چه قضاوتی میشه کرد جز اینکه بذاریم رو حساب اینکه ریاضی شون ضعیفه، یعنی افتضاحه که ابتدایی ترین مسایل ریاضی رو درک نمی کنن اون وقت ایران مجبوره بیاد درباره مسایل مهم با اینا مذاکره کنه! آدم دلش برا مسئولای کشور می سوزه!
حالا دیگه راحت میشه درک کرد که چرا مسایل مهم جهانی رو درک نمی کنن!
چرا حرفای احمدی نژاد رو نمی فهمن!
چرا نمی فهمن حق دخالت توی امور کشورای دیگه رو ندارن!
ما دیگه انتظار نداریم این شعار ایران « انرژی هسته ای برای همه و بمب هسته ای برای هیچ کس » رو بفهمن، درسته ما باید خودمون اصلاح کنیم و به اندازه درکشون ازشون توقع داشته باشیم، ما داریم اشتباه می کنیم، ما ما.......
| قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت |
