کژراهه های مدرن
تا حالا شده یه چیزی رو سینه ات سنگینی کنه؟ یه حرفای ناگفته که صاحبخونه دلت راضی نمیشه به هر کسی بگه،هر چی رو در و دیوارای دلت میگردی فقط یه نام ونشون پیدا می کنی،اسمش رو سر در خونه دلت حک شده اینو وقتی می فهمی که راهی برای ورود به قلبت پیدا کنی،قاب عکسش رودیوار دلت نصبه درست جیبای دلت رو بگرد. راحت می تونی باهاش حرف بزنی حتی لازم نیست برپایه لرزان واژه ها تکیه کنی، لازم نیست کلیشه ای و مودبانه حرف بزنی، لازم نیست کلمات رو محتاطانه انتخاب کنی، اصلا می تونی باهاش حرف نزنی خودش می دونه چی می خوای بگی. این خدا به بزرگی، بنظر می رسه رسم وخوی کودکانه ای که توی این عصر تجدد و تمدن خدا رو آدمگونه بپنداری وکماکان بر این باور هم اصرار دارشته باشی! یا باید درک ات از خدا و هستی حد اقلی باشه! بنظرشما آدمگونه پنداشتن خدا،خطانیست؟ بنظر تجسم بخشیدن برای خدا یه برداشتی ناروا نیست؟
قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت |